دیکشنری
داستان آبیدیک
توفان برف
english
1
general
::
snowstorm
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
توطئه قتل کسی را ریختن
توطئه گر
توطئه گر ـ توطئه چیننده ـ توطئه چین
توطئه گرانه
توطئه ننگین
توطئه کردن
توطن
توطن اختیار کردن
توطن کردن
توفال سقف
توفال کوبی
توفالی
توفان
توفان آتش
توفان آفرینی
توفان برف
توفان تندری جبهه سرد
توفان زده
توفان زمین لرزه
توفان مغاکی
توفان مغناطیسی
توفان کردن
توفانی
توفانی شدن
توفق الهی
توفیق
توفیق اجباری
توفیق دهنده
توفیق یافتن
توفیق یافتنی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید